این روزها،
شعر هدیه خوبی نیست.
جایی که حتی دل را
از پنجره ی پیتزای پنجره ای
نگاه میکنند.
دیری نمی پاید،
همین روزها،
بازار شاعران تخته میشود
و برج های بر افراشته،
جای بازار شعر را میگیرند.
روزهای غم انگیزی است!
روزهایی که فرزندان
از پدران شاعرشان،
شعر را به ارث نبرند!
فرزندانی که روزها را،
به شاگردی،
در برج های بر افراشته،
شب میکنند.
من، گودرز، 25 سال دارم! نوشته: گودرز صادقی
مجموعه داستانک های زنان ویرانگر - داستانک 1: یک زن، پنج مرد، پنج سکه بهار آزادی
میکنند ,برج ,های ,شعر ,پنجره ,روزها ,برج های ,های بر ,را به ,شاعرشان،شعر را ,به ارث
درباره این سایت